فسانه ست...

فسانه ست...

زندگی چیزی بیشتر از یک داستان معمولیست...
فسانه ست...

فسانه ست...

زندگی چیزی بیشتر از یک داستان معمولیست...

مستانه در میدان!

گاهی اوقاتست که بین دو راه میمانی. هی وییژژژ میروی سمت یکی و بعد غیژژژ سُر می خوری سمت یکی دیگر

انتخاب هایت به مویی بندند. به مویی که حاضر نبودی و نمی دانی آیا هنوز هم حاضر نیستی یک گندیده اش را به همه عالم بدهی یا نه !  ...

انتخاب هایت به درک و باور واقعیات بندند

به قبول اینکه وقتی نمی شود یعنی نمی شود

چهار ماه پیش تلاش بی وقفه ای داشتم، که برگردم کرج. بمانم آنجا ... که یار آنجاست و دل نیز هم...

حالا ... بماند که این چهار ماه چه بر من گذشت ... تصمیم گرفتم نمانم کرج ...

حالا دارم به هر دری میزنم که تهران بمانم.... هرطور شده ... هوای آلوده و بی ابر تهران را ترجیح دادم به گل و بلبل و آرامش کرج

چرا؟

چون دیگر وقتش رسیده که دل بکنم

چهار سال ... قریب به پنج سال وقت کشی بس است... وقت چیز مهمی است. آنهم برای منی که لایف شُرت اکسپکتنسی دارم ... آنهم برای منی که دوست ندارم زیاد بمانم ...

خیلی کارهای عقب مانده دارم ... باید درس بخوانم. باید بفهمم توی مخ این مردم چی میگذرد که فرهنگشان را مچاله می کنند و با آن شیشه ی خانه هاشان را تمیز میکنند. این مردم کجای کارشان می لنگد که قدم های لنگان همچون من را تحقیر میکنند یا از آنور بوم افتاده؛ قهرمانانه تلقی میکنند.

کارهای عقب مانده زیاد دارم... یک کسانی هستند که باید ببینمشان ... بشناسمشان... عزیزشان شوم... یک آدمهایی هستند که دلم با آنهاست و فرسنگها ازشان دورم... باید بهشان برسم. باید ببینمشان. باید آنقدر بدوم تا به ماشینی برسم که تو در آن نشسته ای و هر دو باهم به کفشهای گل قرمزی ام لبخند بزنیم.


خیلی کار دارم. باید به خودم احترام بگذارم. باید خودم را آنقدر دوست داشته باشم و آنقدر مراقب خودم باشم که بروم در سرزمینی زندگی کنم که پله های پل عابر پیاده اش پوزخند زنان برایم شانه بالا نیاندازند. معابرش بی چاله و جوی، مرا به سرافکندگی نیندازند.


خیلی کار دارم. باید کاری کنم دل مادرم قرص شود که حالم خوب است. که توانسته ام زندگی را مغلوب کنم. که زنده مانده ام در بین این همه امکان مردن. باید پدرم را راضی کنم و چشمهایش را از نگرانی رها کنم... که زنده ماندم... که نجات یافتم ... که دستم بند است و پولی در جیب و زندگی ای بی خطر دارم. باید به خواهرم نشان دهم که وسعت واقعی لبخندم باندازه ی دریاست. و آغوشم محکم و استوارست ، همچون کوه کنارش  ایستاده ام. و شانه ام مجابش کند که سرنوشت نتوانسته مرا اسیر بازی های پیچیده کند...


خیلی کار دارم. باید به زندگی برگردم. و باور کنم که لبخند های تصنعی ام بر تو ، هرگز به گرما ی قبل نخواهند شد. باید باور کنم حالا که رفته ای ... دیگر بر نمی گردی... حتی اگر هر روز خدا کنار من باشی ، دیگر کنار من نیستی

میدانم و می فهمم که نمی خواستی بروی ... میدانم این "باید" ی از سرنوشت بود که نتوانستم (و شاید نخواستم، شاید حتی تو و خودم را لایق تغییر آن ندیدم) عوض کنم. 

باور کن حالا دیگر فقط دوستت دارم... دیوانگی ها تمام شد و شعله ها خاموش شدند و موج ها رام ... آرام دوستت دارم. آنقدر که نشدنی ها را بپذیرم و حالا بروم به زندگی ام برسم و آماده باشم در زندگی بعدی ام،  داستان دیگری با تو بسازم که برخلاف این بار پایان خوشی داشته باشد.


خداوندا ؛ امروز بیش از هر روز دیگری ، به کمکت نیاز دارم ... از تو معجزه نمی خواهم ... از تو شفا گرفتن یا یک کیسه پول نمی خواهم... حتی نمی خواهم در روندجریان کائنات هم تغییری ایجاد کنی ... فقط از تو چیزهایی می خواهم که به خودم مربوطتند ... از تو قدرت صبر و اراده و عشق میخواهم. کمکم کن خوب باشم و خوب بمانم. انتخاب هایم را آلوده ی طمع نکن. عشقم را آلوده ی عقل منفعت طلب نکن. ذهنم را درگیر اشتباهات و ناامیدی ها نکن. غرورم را از خودخواهی نارسیستیک انسانی پاک گردان ... و مادرم را و پدرم را و خواهرم و خانواده ش را از گزند بدی های روزگار دور گردان...

                                                                        آمین


نظرات 2 + ارسال نظر
غریبه آشنا شنبه 7 دی 1398 ساعت 19:27

سلام
خیلی وقته نیستی مارال خانم کجایی ؟

سلام. من زنده‌م و هنوز نفس می کشم. ممنونم که برام نوشتی.

یه دوست جمعه 28 تیر 1398 ساعت 13:39

سلام امیدوارم که حالت خوب باشه گیسو جان
راستش خیلی وقت بود که به وبلاگت سر نزده بودم یهو سر زدم دیدم امدی اینجا انگار که خیلی وقتم هست که اینجا نیستی
امیدوارم هر جا هستی شاد و خوشحال و موفق باشی و واقعا به اون چیزایی که خواستی و میخوای برسی

سلام یه دوست! کاش خودت رو معرفی میکردی. ممنونم که به یادم بودی و چقدر قشنگ که برام نوشتی :)
من هم برات همین ها رو آرزو میکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد